صفحه شخصی علیرضا وهابی   
 
نام و نام خانوادگی: علیرضا وهابی
استان: مازندران - شهرستان: قائم شهر
رشته: کارشناسی شهرسازی
تاریخ عضویت:  1390/02/07
 روزنوشت ها    
 

 دوست داشتن افراد رو از این یاد بگیر بخش عمومی

20

روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی، پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود.
پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.
دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت: برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم.
یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید. می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیر!
دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله کاملا همینطور است.
دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.

چهارشنبه 15 تیر 1390 ساعت 10:42  
 نظرات    
 
ص نوروزی 08:42 پنجشنبه 16 تیر 1390
1
 ص نوروزی
ممنون زیبا بود
مرتضی ذبیحی 09:28 پنجشنبه 16 تیر 1390
2
 مرتضی ذبیحی
سلام مهندس خیلی تامل برانگیز بود
سپاسگزار
مهدی فولادگر 18:39 پنجشنبه 16 تیر 1390
5
 مهدی فولادگر
اگه اینو من گفته بودم واسه این بود که اگه نمگفتم می ترکیدم !!
حمید رستمی 00:52 آدینه 17 تیر 1390
1
 حمید رستمی
آفرین، آفرین، آفرین، آفرین، آفرین، آفرین،
درود بر شما